خانه - پایگاه دانش کارجویا - ۵ نکته درباره روانشناسی زنانه، کارن هورنای

۵ نکته درباره روانشناسی زنانه، کارن هورنای

روانشناسی زنانه
فهرست مطالب

سلام دوستان، چه خبر؟ امروز با یک قسمت دیگه از سری مقالات بررسی نظرات و افکار کارن هورنای برگشتم و امروز قرار هست در رابطه با روانشناسی زنانه، و اینکه زنان به سمت مسیر مادری کردن میروند و یا به سمت مسیر کاری میروند، بحث کنیم. این قسمت، آخرین قسمت از سری مقالات بررسی افکار و نظرات کارن هورنای خواهد بود، و پس از این قسمت، به سراغ سری دیگری میرویم.

برای مطالعه تمام سری مقالات مربوط به کارن هورنای، میتونید روی برچسب کارن هورنای، در انتهای مقاله کلیک کنید و مقالات مربوط به آن را به طور تمام و کمال بخوانید. خب دیگه بیشتر از این وقتتون رو نمیگیرم، بریم سراغ ادامه این قسمت.

میتوانید در کارجویا مقالات بیشتری نیز بخوانید، برای این کار کافی است به بخش دسته ها بروید و از آنجا دسته مورد علاقه خود را انتخاب کنید و شروع به خواندن مقالات مربوط به آن قسمت کنید.

فهرست

۱.روانشناسی زنانه

هورنای در اوایل حرفه ی خود، مخالفت خودش رو با نظر فروید در مورد زنان ابراز کرد. او در سال ۱۹۲۲ کار کردن روی مدل روانشناسی زنانه خود را آغاز کرد، و اولین زنی بود که در این سال مقاله ای را درباره این موضوع به کنگره بین المللی روان کاوی ارایه داد. این اجلاس به ریاست زیگموند فروید در برلین برگزار شد.

هورنای به یک سری از نظریات و حرف های فروید شدیدا انتقاد کرد؛ مثل مفهوم رشک آلت مردی، و باور داشت که این مفهوم از شواهد نامناسب به دست آمده است (یعنی، از مصاحبه های بالینی فروید با زنان روان رنجور). فروید این پدیده را از دیدگاهی مردانه، در زمان و مکانی که زنان شهروندان درجه دوم محسوب میشدند، توصیف و تعبیر کرد.

او اظهار داشت که زنان قربانی آناتومی خود بوده و برای همیشه از مردان به خاطر داشتن آلت مردی رنجیده خاطر هستند و به آنها حسودی میکنند. فروید همچنین نتیجه گرفت که فراخود زنان خوب رشد نکرده است (در اثر حل شدن ناکافی تعارض های اُدیپی) و چون زنان معتقدند که واقعا مردان اخته شده هستند، تصویر بدنی حقیری دارند.

۲.رشک رحم

هورنای در راستای مدل روانشناسی زنانه با این استدلال که مردان به خاطر توانایی زنان برای مادر شدن، به آنها حسودی میکنند، با عقاید فروید درباره رشک آلت مردی مقابله کرد. موضع او درباره این موضوع بر لذتی استوار بود که هنگام زایمان تجربه کرده بود. او چیزی را که رشک رحم نامید، در بیماران مرد خود برملا کرد.

((وقتی کسی بعد از تجربه طولانی روان کاوی زنان، روان کاوی مردان را شروع میکند، کاری که من (کارن هورنای) کردم، از شدت این رشک حاملگی، زایمان، و مادری شگفت زده میشود)). مردان در آفریدن زندگی تازه آنچنان نقش ناچیزی دارند که باید رشک رحم خود را با جستجو کردن موفقیت در کارشان، جبران کنند.

در روانشناسی زنانه، رشک رحم و رنجشی که همراه با آن است، به صورت ناهشیار در رفتار هایی جلوه گر میشوند که برای دست کم گرفتن و خوار شمردن زنان و تقویت کردن جایگاه حقیرتر آنها، ترتیب یافته اند. مردان با انکار کردن حقوق برابر زنان، به حداقل رساندن فرصت مشارکت آنها در جامعه، و کوچک شمردن تلاش های آنها برای پیشرفت کردن، برتری به اصطلاح طبیعی خود را حفظ میکنند.

در پس این رفتار نمونه مردانه، احساس حقارتی قرار دارد که از رشک رحم آنها ناشی میشود (خانم حسابی فمنیست بوده!). هورنای انکار نکرد که خیلی از زنان معتقدند از مردان حقیرتر هستند. آنچه را که هورنای زیر سوال برد، ادعای فروید درباره مبنای زیستی این احساسات بود.

گرچه ممکن است زنان خود را در مقایسه با مردان بی کفایت بدانند، اما برداشت آنها به دلایل اجتماعی است نه به این علت که زن به دنیا آمده اند. اگر زنان احساس بی ارزشی کنند، علت آن این است که در فرهنگ های مردسالار به این صورت با آنها برخورد شده است. بعد از چندین نسل تبعیض اجتماعی، اقتصادی، و فرهنگی، قابل درک است که خیلی از زنان خود را از این زاویه در نظر بگیرند.

روانشناسی زنانه

۳.گریز از زنانگی

در روانشناسی زنانه، زنان در اثر این احساس های حقارت، ممکن است تصمیم بگیرند زنانگی خود را انکار کرده و به صورت ناهشیار آرزو کنند که ای کاش مرد بودند. هورنای این حالت را گریز از زنانگی نامید، وضعیتی که میتواند به بازداری های جنسی منجر شود. بخشی از ترس جنسی مربوط به این وضعیت، از خیالپردازی های کودکی درباره تفاوت اندازه آلت مردی بزرگسال با واژن دختربچه ناشی میشود.

این خیالپردازی ها بر صدمه دیدن واژن و درد ناشی از دخول اجباری تمرکز دارند. این، بین میل ناهشیار به داشتن بچه و ترس از آمیزش جنسی، تعارض ایجاد میکند. اگر این تعارض به قدر کافی قوی باشد، میتواند به آشفتگی های هیجانی منجر شود و خود را در روابط با مردان آشکار سازد. این زنان به مردان اعتماد ندارند و پیشروی جنسی آنها را رد میکنند.

روانشناسی زنانه

۴.عقده ادیپ

هورنای درباره ماهیت عقده ادیپ نیز با فروید مخالف بود. در روانشناسی زنانه، او وجود تعارض بین کودکان و والدین را انکار نکرد، ولی باور نداشت که منشا جنسی دارد. او با حذف کردن مسایل جنسی از عقده ادیپ، این وضعیت را به صورت تعارض بین وابستگی به والدین و خصومت نسبت به آنها تعبیر کرد.

ما در مورد رفتار های والدین که ارضای نیاز کودک به امنیت را تضعیف میکنند و خصومت در او به وجود می آورند، بحث کردیم. در عین حال، کودک به والدین وابسته میماند، طوری که نشان دادن خصومت مجاز نیست و میتواند به امنیت کودک بیشتر صدمه بزند. کودک در واقع میگوید: ((چون به تو نیاز دارم، مجبورم خصومتم را سرکوب کنم)).

از نظر هورنای، ((تصویری که حاصل میشود، دقیقا شبیه چیزی است که فروید عقده اُدیپ نامید: وابستگی شهوانی به یکی از والدین و حسادت نسبت به دیگری)).

روانشناسی زنانه

۵.مسیر مادری یا کاری؟

هورنای به عنوان اولین فمنیست، نگرانی خود را در مورد تعارض های روان شناختی در تعریف نقش های زنان ابراز نمود و آرمان سنتی مادری را دیدگاه جدیدتر مقایسه کرد. در طرح سنتی، که خیلی از مردان آن را تایید میکردند، نقش زن، عشق ورزیدن، تحسین کردن، و خدمت کردن به شوهرش بود.

هویت او بازتابی از هویت شوهرش بود. هورنای اظهار داشت که زنان، مانند خود او، با پرورش دادن توانایی ها و دنبال کردن مشاغل، جویای هویت خودشان هستند. این نقش های سنتی و نوین، تعارض هایی ایجاد میکند که برخی از زنان تا به امروز در حل کردن آن مشکل داشته اند.

جمع بندی

خب دوستان، به پایان سری مقالات بررسی افکار و نظرات کارن هورنای رسیدیم. در قسمت پایانی ما با مفهوم روانشناسی زنانه آشنا شدیم. در این سری ما به طور کامل با نظرات کارن هورنای آشنا شدیم و فهمیدیم چه تفکراتی داشته است. دوستانی که میخواهند کل این سری را مطالعه کنند، میتوانند با کلیک روی برچسب کارن هورنای در زیر همین مقاله به کل این سری مقالات دسترسی پیدا کنند.

لطفا نظرات خود را در رابطه با این سری مقاله ها با ما در بخش نظرات به اشتراک بگذارید.

برای مطالعه مقالات بیشتر به لینک های زیر مراجعه شود:

۴ نکته در رابطه با نیاز کودک به امنیت، کارن هورنای

۶ نکته درباره اضطراب بنیادی از نظر کارن هورنای

۳ نکته درباره نیاز ها و گرایش های روان رنجور

۷ نکته درباره خودانگاره آرمانی، خودانگاره و تعارض

کارن هورنای و ۳ شخصیت مطیع، پرخاشگر و منزوی

آلفرد آدلر، احساس حقارت و ۳ نکته درباره آن

آلفرد آدلر، ۲ نکته درباره تلاش برای برتری یا کمال

amin
amin

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *