خانه - پایگاه دانش کارجویا - ۷ نکته درباره خودانگاره آرمانی، خودانگاره و تعارض

۷ نکته درباره خودانگاره آرمانی، خودانگاره و تعارض

خودانگاره آرمانی
فهرست مطالب

سلام دوستان، چه خبر؟ برگشتیم با یکی دیگر از سری مقالات بررسی افکار و نظرات کارن هورنای، در این قسمت ما قرار هست در رابطه با مسئله تعارض و خودانگاره آرمانی صحبت کنیم. در قسمت قبل ما راجب شخصیت های مطیع، پرخاشگر، و شجاع صحبت کردیم، در این قسمت کمی بیشتر با آن ها آشنا میشویم، و در همین راستا با مسئله تعارض آشنا میشویم. برای مطالعه بقیه سری مقالات کارن هورنای، بر روی برچسب کارن هورنای در پایین صفحه کلیک کنید.

اگر شما هم میخواید که در رابطه با خودانگاره و خودانگاره آرمانی اطلاعات بیشتری بدست آورید با ما تا انتهای این مقاله همراه باشید. خب دیگه بیشتر از این وقتتون رو نمیگیرم، بریم سراغ ادامه این قسمت.

میتونید در کارجویا مقالات بیشتری نیز بخوانید، برای این کار کافی است به بخش دسته ها بروید و از آنجا دسته مورد علاقه خود را انتخاب کنید و شروع به خواندن مقالات مربوط به آن دسته کنید.

فهرست

۱.گرایش حاکم بر ما

هورنای دریافت که در شخص روان رنجور، یکی از این سه گرایش حاکم است و دو گرایش دیگر با شدت کمتری وجود دارند. برای مثال، کسی که عمدتا پرخاشگر است، به اطاعت و جدایی هم مقداری نیاز دارد. گرایش روان رنجور مسلط، رفتار ها و نگرش های فرد را نسبت به دیگران تعیین میکند.

این همان شیوه عمل و فکر کردن است که وظیفه کنترل کردن اضطراب بنیادی را بهتر انجام میدهد و هرگونه انحراف از آن، برای فرد تهدید کننده است. به همین دلیل، نشانه ای دال بر اینکه گرایش سرکوب شده برای ابراز فشار می آورد، موجب تعارض در درون فرد میشود.

۲.تعارض

در نظام هورنای، تعارض به صورت ناسازگاری اساسی سه گرایش روان رنجور تعریف شده است؛ این تعارض، اساس روان رنجوری است. همه ما، خواه روان رنجور یا بهنجار،  از مقداری تعارض بین این شیوه اصولا سازش ناپذیر، رنج میبریم. تفاوت فرد بهنجار با فرد روان رنجور به شدت این تعارض مربوط میشود؛ این تعارض در فرد روان رنجور خیلی شدیدتر است.

افراد رنجور باید برای جلوگیری از ابراز شدن گرایش های غیر مسلط، مبارزه کنند. آن ها خشک و انعطاف ناپذیرند و با تمام موقعیت ها، بدون توجه به تناسب آن ها، با رفتار ها و نگرش هایی برخورد میکنندکه مشخصه گرایش مسلط است. در فردی که روان رنجور نیست، اگر شرایط ایجاب کند، هر سه گرایش میتوانند ابراز شوند.

کسی گاهی پرخاشگر، گاهی مطیع، و در موقعی جدا باشد. این گرایش ها با هم برخورد ندارند و میتوانند درون شخصیت به صورت هماهنگ ادغام شوند. فرد بهنجار، رفتار ها و نگرش های انعطاف پذیر دارد و میتواند با موقعیت های متغیر، سازگار شود.

۳.خودانگاره

خودانگاره در افراد بهنجار برپایه ارزیابی واقع بینانه از توانایی ها، استعداد ها، ضعف ها، هدف ها، و روابط با دیگران استوار است. این انگاره، برای شخصیت، احساس وحدت، یکپارچگی و چارچوبی تامین میکند که به وسیله آن خود و دیگران در میگیریم. اگر بخواهیم استعداد کامل خود را تحقق بخشیم، و به حالتی از خودپرورانی برسیم، خودانگاره ما باید خود واقعی ما را به وضوح منعکس کند.

خودانگاره آرمانی

۴.خودانگاره آرمانی

افراد روان رنجور که بین شیوه های ناسازگار رفتار دچار تعارض میشوند، شخصیتی دارند که ویژگی آن چند دستگی و ناهماهنگی است. آن ها مانند افراد بهنجار، خودانگاره آرمانی را برای هدف یکسانی تشکیل میدهند: به منظور یکپارچه کردن شخصیت. اما تلاش آن ها محکوم به شکست است، زیرا خود انگاره آن ها بر پایه ارزیابی واقع بینانه از قوت ها و ضعف های شخصی استوار نیست. به جای آن، خودانگاره آن ها بر آرمان دست نیافتنی کمال مطلق استوار است؛ و در واقع میشود گفت که تصویری غیر واقعی از خود دارند.

خودانگاره آرمانی

۵.استبداد باید ها

افراد روان رنجور برای تحقق بخشیدن به این آرمان دست نیافتنی، به آنچه هورنای استبداد باید ها نامید، میپردازند. آن ها به خودشان میگویند که باید بهترین دانشجو، همسر، والد، معشوق، کارمند، دوست، یا کودک باشند. چون آن ها خودانگاره واقعی خود را خیلی ناخوشایند میدانند، معتقدند که باید بر طبق خودانگاره آرمانی خیالی خود عمل کنند که به موجب آن، خود را به صورت بسیار مثبت میبینند، مثلا خود را شریف، صادق، سخاوتمند، با ملاحظه، و شجاع میپندارند.

آن ها در انجام این کار، خود واقعی خویش را انکار میکنند و میکوشند تبدیل به کسی شوند که تصور میکنند باید باشند، یا کسی شوند که با خودانگاره آرمانی آن ها جور باشد. اما تلاش های آن ها محکوم به شکست است؛ آن ها هرگز نمیتوانند به خودانگاره آرمانی و خیالی خودشان دست یابند.

۶.ویژگی های خودانگاره و خودانگاره آرمانی

گرچه خودانگاره آرمانی با واقعیت نمیخواند، برای فردی که آن را به وجود آورده، واقعی و دقیق است. دیگران به راحتی میتوانند به عمق این تصویر کاذب پی ببرند، ولی فرد روان رنجور قادر به درک آن نیست. فرد روان رنجور تصور میکند که این تصویر ناقص و گمراه کننده که از خود دارد، واقعی است.

از طرفی دیگر، خودانگاره واقعی، انعطاف پذیر و پویاست، و هنگامی که فرد رشد و تغییر میکند، تعدیل میشود. این خودانگاره، توانمندی ها، رشد، و خودآگاهی را منعکس میکند. خود انگاره واقعی هدف است، چیزی که برای آن تلاش میشود، و به معنای دقیق کلمه، فرد را منعکس و هدایت میکند.

در مقابل، خودانگاره روان رنجور، راکد، انعطاف ناپذیر، و سرسخت است. این هدف نیست، بلکه عقیده ای خشک است، مشوقی برای رشد نیست، بلکه مانعی است که توقع دارد از ممنوعیت های خشک آن پیروی شود.

خودانگاره آرمانی

۷.برونی کردن

یکی از راه هایی که افراد روان رنجور سعی میکنند از خود در برابر تعارض های درونی ناشی از اختلاف بین خودانگاره آرمانی و واقعی دفاع کنند، برونی کردن یا فرافکنی تعارض ها به دنیای بیرون است. این فرایند ممکن است اضطراب ناشی از تعارض را موقتا کاهش دهد، ولی اختلاف بین خودانگاره آرمانی و واقعیت را کاهش نخواهد داد.

برونی کردن عبارت است از تجربه کردن تعارض ها انگار بیرون از خود روی میدهند. در چنین حالتی، فرد نیروهای بیرونی را علت تعارض های خود میداند، مثلا، افراد روان رنجوری که به خاطر اختلاف بین خودانگاره آرمانی و واقعی از خود نفرت دارند، ممکن است این نفرت را به افراد دیگر یا موسسات فرافکنی کرده و باور کنند که نفرت آن ها از این منابع بیرونی و نه از خودشان، ناشی میشود.

جمع بندی

به پایان آمد این دفتر، حکایت همچنان باقیست! خب دوستان به پایان یکی دیگر از سری مقالات بررسی نظرات و افکار کارن هورنای رسیدیم، در این قسمت ما مسائلی مثل خودانگاره و خودانگاره آرمانی را بررسی کردیم و با ویژگی ها و چگونگی تاثیرگذاری آن بر روی شخصیت آشنا شدیم. در قسمت بعد راجب روانشناسی زنانه صحبت میکنیم، پس تا قسمت بعد خدا یار و نگهدارتان باشد.

لطفا نظرات خود را در رابطه با این مقاله با ما در بخش نظرات به اشتراک بگذارید.

برای مطالعه مقالات بیشتر به لینک های زیر مراجعه شود:

۴ نکته در رابطه با نیاز کودک به امنیت، کارن هورنای

۶ نکته درباره اضطراب بنیادی از نظر کارن هورنای

۳ نکته درباره نیاز ها و گرایش های روان رنجور

۳ نکته درباره سبک زندگی از نظر آدلر

کارن هورنای و ۳ شخصیت مطیع، پرخاشگر و منزوی

آلفرد آدلر، احساس حقارت و ۳ نکته درباره آن

آلفرد آدلر، ۲ نکته درباره تلاش برای برتری یا کمال

amin
amin

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *