پایگاه دانش کارجویا » کارن هورنای و ۳ شخصیت مطیع، پرخاشگر، منزوی

پایگاه دانش کارجویا

در پایگاه دانش کارجویا، اطلاعات خود را در زمینه های مختلف به روز کنید.

کارن هورنای و ۳ شخصیت مطیع، پرخاشگر، منزوی

شخصیت مطیع
فهرست مطالب

سلام دوستان، چه خبر؟ در قسمت قبل ما راجب نیاز و گرایش های روان رنجور صحبت کردیم؛ امروز قرار است در رابطه با سه شخصیت مطیع، پرخاشگر، و جدا صحبت کنیم. پیشنهاد میکنم پیش از  خواندن این مقاله بقیه سری مقالات مربوط به کارن هورنای که تا الان نوشته شده است را بخوانید، تا بهتر بتوانید متوجه این مقاله شوید.

برای این کار میتوانید بر روی سری برچسب های کارن هورنای کلیک کنید تا مقالات مربوط به این سری براتون به طور کامل بیاد. شما هم اگر میخواهید بیشتر درباره این سه شخصیت بدانید با ما تا انتهای این مقاله همراه باشید. خب دیگه بیشتر از این پر حرفی نمیکنم، بزنید بریم سراغ ادامه این قسمت.

میتونید در کارجویا مقالات بیشتری نیز بخوانید، برای این کار کافی است به بخش دسته ها بروید و از آن جا دسته مورد علاقه خود را انتخاب کنید و شروع به خواندن مقالات مربوط به آن بخش کنید.

فهرست

۱.شخصیت مطیع

شخصیت مطیع نگرش ها و رفتار هایی را آشکار میسازد که میل به حرکت به سوی مردم را منعکس میکنند: نیاز شدید و مداوم به محبت و تایید، میل به عزیز بودند و محافظت شدن. شخصیت مطیع این نیاز ها را به هر کسی نشان میدهند، هر چند معمولا به یک فرد سلطه جو، مانند دوست یا همسر نیاز دارند که مسئولیت زندگی آنها را بر عهده بگیرد و از آن ها محافظت کرده و آن ها را راهنمایی کند.

شخصیت مطیع برای رسیدن به اهدافشان، دیگران، مخصوصا همسر خود را به بازی میگیرند. آن ها اغلب طوری رفتار میکنند که دیگران آن را جذاب یا دوست داشتنی میدانند. برای مثال، امکان دارد که خیلی با ملاحظه، تحسین آمیز، راغب، همدل، و حساس نسبت به نیاز های دیگران به نظر برسند.

افراد مطیع، تحسین آمیز، طبق آرمان ها و انتظارات دیگران رفتار کرده و طوری عمل میکنند که دیگران آن را از خودگذشته و سخاوتمندانه برداشت میکنند. شخصیت مطیع در کنار آمدن با دیگران، مصالحه جو هستند و به امیال خود کمتر از امیال دیگران اهمیت میدهند.

آنها سرزنش را میپذیرند و تسلیم دیگران میشوند و هرگز جسارت به خرج نمیدهند، عیب جویی نمیکنند، یا پرتوقع نیستند. آن ها برای جلب محبت، تایید، و عشق دست به هر کاری که شرایط ایجاب کند، می زنند. نگرش آن ها نسبت به خودشان همواره نگرش درماندگی و ضعف است. هورنای اظهار داشت که افراد مطیع در واقع میگویند: ((به من نگاه کن. به قدری ضعیف و درمانده هستم که باید از من محافظت کنی و مرا دوست بداری)).

در نتیجه، آنها دیگران را برتر میدانند و خود را حتی در موقعیت هایی که به طور محسوسی شایسته هستند، حقیر میپندارند. چون امنیت شخصیت مطیع به نگرش ها و رفتار دیگران بستگی دارد، شدیدا وابسته میشوند و به تایید و اطمینان خاطر مداوم نیاز دارند. هر گونه نشانه طرد، خواه واقعی یا خیالی، برای آن ها وحشتناک است و به افزایش تلاش آن ها برای بازیافتن محبت فردی که معتقدند آن ها را طرد کرده است، منجر میشود.

شخصیت مطیع

۲.شخصیت پرخاشگر

شخصیت پرخاشگر علیه مردم حرکت میکند. در دنیای آنها، هر کسی دشمن است؛ فقط لایق ترین و زیرک ترین افراد زنده میمانند. زندگی جنگلی است که در آن، برتری، توانمندی، و بی رحمی امتیازات مهمی هستند. گرچه انگیزش شخصیت های پرخاشگر شبیه انگیزش تیپ مطیع است، اما برای کاهش دادن اضطراب، هرگز ترس از طرد شدن نشان نمی دهند.

آن ها خشن و سلطه جویانه عمل میکنند و به دیگران توجهی ندارند. دستیابی به کنترل و برتری به قدری برای زندگی آن ها مهم است که همواره باید در سطح بالا عمل کنند. آنها میکوشند نمونه شوند و به شهرت برسند و وقتی دیگران برتری آنها را تایید میکنند، ارضا میشوند.

چون شخصیت های پرخاشگر برای پیش افتادن از دیگران برانگیخته میشوند، درباره هر کسی بر حسب منفعتی که از رابطه با او میبرند، قضاوت میکنند. آنها برای خشنود کردن دیگران تلاش نمیکنند، بلکه جر و بحث کرده، انتقاد نموده، درخواست میکنند و برای رسیدن به برتری و قدرت، دست به هر کاری که لازم باشد، میزنند.

آنها سخت تلاش میکنند که بهترین شوند؛ بنابراین، امکان دارد که واقعا در مشاغل خود بسیار موفق باشند، هر چند که کار به خودی خود، رضایت درونی فراهم نمیکند. کار مانند هر چیز دیگری در زندگی، وسیله ای برای هدف است نه هدف به خودی خود. شاید به نظر برسد که شخصیت پرخاشگر به توانایی های خودش اطمینان دارد و در ابراز وجود و دفاع کردن از خودش بی پروا است. اما آنها نیز مانند شخصیت مطیع، به وسیله ناامنی، اضطراب، و خصومت برانگیخته میشوند.

شخصیت مطیع

۳.شخصیت منزوی

افرادی که با عنوان شخصیت منزوی توصیف شده اند برای حرکت به دور از مردم و حفظ کردن فاصله عاطفی برانگیخته میشوند. آنها نباید دوست بدارند، متنفر شوند، با دیگران همکاری کنند یا به هر شکلی درگیر شوند. آنها برای رسیدن به این جدایی کامل، سعی میکنند خودبسنده شوند.

اگر قرار باشد که آنها به صورت شخصیت منزوی عمل کنند، باید به امکانات خودشان تکیه کنند که در این صورت، باید کاملا رشد یافته باشند. شخصیت منزوی میل زیادی به خلوت و تنهایی دارد. آنها نیاز دارند که بیشتر اوقات خود را تنها سپری کنند و حتی گوش کردن به موسیقی، آنها را آشفته میکند.

نیاز این افراد به استقلال، آنها را نسبت به هرگونه تلاش برای تاثیرپذیری، وادار شدن به انجام کاری، یا متعهد شدن، حساس میکند. شخصیت منزوی باید از تمام قید و بند ها، از جمله جدول زمان بندی، تعهدات بلند مدت نظیر ازدواج یا وام و گاهی حتی فشار کمربند یا کراوات، اجتناب کنند.

آنها باید احساس برتری کنند، اما نه به صورت شخصیت پرخاشگر. چون افراد منزوی نمتوانند به طور فعال برای برتری با دیگران رقابت کنند _که به معنی درگیر شدن با دیگران است_ معتقدند که عظمت آنها باید به طور خودکار، بدون اینکه تلاشی به خرج دهند، شناخته شود. یکی از جلوه های احساس برتری این است که فرد بی نظیر است و با هر کس دیگری تفاوت دارد.

شخصیت منزوی، تمام احساسات نسبت به دیگران، مخصوصا احساس عشق و نفرت را انکار کرده و از آنها جلوگیری میکنند. صمیمیت به تعارض منجر خواهد شد، پس باید از آن اجتناب کرد. شخصیت منزوی به خاطر این محدودیت عواطف شان، بر عقل، منطق، و هوش تاکید زیادی میکند.

2 کارجویا

جمع بندی

به پایان رسید این دفتر، حکایت همچنان باقیست! خب دوستان به پایان یکی دیگر از سری مقالات بررسی افکار و نظرات کارن هورنای رسیدیم، در این قسمت ما تا حدودی با شخصیت مطیع، پرخاشگر، و منزوی آشنا شدیم. در قسمت بعد علاوه بر توضیح بیشتر درباره آن ها، با خودانگاره آرمانی نیز آشنا میشویم. پس تا قسمت بعد خدا یار و نگهدارتان.

لطفا نظرات خود را در رابطه با این مقاله با ما در بخش نظرات به اشتراک بگذارید.

برای مطالعه مقالات بیشتر به لینک های زیر مراجعه شود:

۴ نکته در رابطه با نیاز کودک به امنیت، کارن هورنای

۶ نکته درباره اضطراب بنیادی از نظر کارن هورنای

۳ نکته درباره نیاز ها و گرایش های روان رنجور

۳ نکته درباره سبک زندگی از نظر آدلر

۷ نکته در رابطه با تعارض های زناشویی و طلاق

آلفرد آدلر، احساس حقارت و ۳ نکته درباره آن

آلفرد آدلر، ۲ نکته درباره تلاش برای برتری یا کمال

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *