خانه - پایگاه دانش کارجویا - ۷ نکته در رابطه با تعارض های زناشویی و طلاق

۷ نکته در رابطه با تعارض های زناشویی و طلاق

تعارض های زناشویی
فهرست مطالب

سلام دوستان، چه خبر؟ امروز با یک موضوع متفاوت در خدمتتون هستیم و قرار است در رابطه با تعارض های زناشویی و طلاق صحبت کنیم. هر خانواده ای ممکن است با مجموعه ای از مشکلات مواجه شود که به ایجاد استرس در خانواده منجر شود. تعارض های زناشویی و طلاق، بیماری یکی از اعضای خانواده، بزهکاری، سوءاستفاده از کودک، سوءمصرف مواد و وجود یک با ناتوانی از جمله منابع استرس در خانواده به شمار میروند.

در این مقاله قرار است تعارض های زناشویی و تاثیر آن بر تحول بهنجار یا نابهنجار کودک و طلاق و پیامد های آن برای خانواده بررسی شود، پس اگر شما هم در این زمینه کنجکاو هستید و میخواهید در این رابطه اطلاعاتی بدست آورید، تا آخر مقاله با ما همراه باشید.

میتونید در کارجویا مقالات بیشتری نیز مطالعه کنید، برای این کار کافی است به بخش دسته ها بروید، و از آنجا دسته مورد نظر خود را انتخاب کنید و شروع به خواندن مقالات مربوط به آن دسته کنید.

فهرست

  • ۱.تعارض های زناشویی
  • ۲.تعارض زناشویی و آسیب شناسی روانی کودکان
  • ۳. نظریه سیستمی و طلاق
  • ۴.عوامل پیش بینی کننده طلاق
  • ۵.پیامد های اقتصادی طلاق
  • ۶. سازگاری روانی پس از طلاق
  • ۷. سازگاری کودکان بعد از  طلاق
  • جمع بندی

۱.تعارض های زناشویی

تعارض های زناشویی یکی از عوامل استرس زا در خانواده محسوب میشود که ابتدا بر روابط والدین و سپس بر فضای خانواده و تحول کودک تاثیر منفی بر جای خواهد گذاشت. این عامل هم به صورت مستقیم، با تاثیر بر خلق و خوی کودک موجب تنش و مشکلات رفتاری و عاطفی کودک میشوند و هم به صورت غیر مستقیم با اثر گذاری بر رضایت زناشویی والدین در تعامل والد_کودک و روش فرزندپروری والدین اختلال ایجاد خواهد کرد.

مطالعات نشان داده اند که پسران بیشتر از دختران، از تعارض های زناشویی والدین متاثر میشوند، به عبارت دیگر مشکلات خانوادگی بر آنان تاثیرات منفی تری بر جای میگذارد. نافرمانی، پرخاشگری، اضطراب و گوشه گیری از مشکلات مهم رفتاری است که در آنان مشاهده میشود. به نظر میرسد که رفتار های خصمانه آشکار والدین بیشتر از نارضایتی و درماندگی زناشویی بر مشکلات برونی کودکان نظیر پرخاشگری تاثیر گذار است.

حتی کودکان کم سن به عواطف منفی و خصمانه در خانه، با اضطراب، اندوه آشکار و خشم پاسخ میدهند. برخی کودکان خردسال سعی میکنند که والد آزرده خاطر خود را تسکین دهند یا به فرد خشمگین هجوم ببرند. کودکان شش یا هفت ساله، زمانی که شاهد درگیری پدر و مادر با کیدیگر هستند، بیشتر تلاش میکنند تا از یک نفر حمایت کنند یا فرد دیگر را آرام کنند.

کودکانی که شاهد درگیری زیاد والدین هستند، همواره احساس اضطراب و ناامنی میکنند و دیدگاه آن ها از خود و دیگران تحت تاثیر این وضعیت قرار میگیرد. فرضیه امنیت عاطفی بیان میکند که سطوح بالای تعارض بین والدین، احساس امنیت و ایمنی کودکان را دچار اشکال میکند.

این کودکان معمولا فضای خانواده را ناپایدار، ناایمن، اضطراب زا و خشن ارزیابی میکنند و همیشه بیم دارند که ثبات فضای خانواده به هم خورده، خشم والدین را برانگیزد. والدینی که با همسر خود روابط زناشویی پر تنشی دارند آستانه تحمل پایین تری خواهند داشت و لذا رفتار های طبیعی کودکان را هم ممکن است تحمل نکنند و در برابر کودکان خود رفتار های پرخاشگرانه زیادی نشان دهند.

این والدین معمولا انرژی کمی برای کودک خود صرف میکنند و ممکن است نتوانند به خوبی در برابر هیجان های کودک رفتار مسئولانه و مراقبت های هم دلانه نشان دهند.

تعارض های زناشویی

۲.تعارض زناشویی و آسیب شناسی روانی کودکان

روابط ایمن بین همسران، دلبستگی ناایمن والدین در دوران کودکی را جبران میکند و در نتیجه موجب تحول دلبستگی مثبت با فرزندان خواهد شد. از سوی دیگر، روابط تعارض برانگیز والدین، با مشکلات انطباقی کودکان در ارتباط است. یافته های پژوهشی بسیاری موید وجود رابطه بین تعارض های زناشویی و سازگاری کودکان است.

مطالعات نشان داده اند، روشی که والدین برای مدیریت تعارض های خود به کار میبرند با آمادگی کودکان برای آسیب های روانی در ارتباط است. تعارض هایی که به خوبی توسط والدین مدیریت و حل میشوند میتوانند تاثیر مثبتی بر کودکان داشته باشند. به این لحاظ که کودکان یاد میگیرند با مسائلی که مواجه میشوند به طور کارآمد و موثر مقابله کنند و راه حل مسائل را از والدین می آموزند.

۳. نظریه سیستمی و طلاق

نظریه سیستمی، خانواده را مانند یک نظام پیوسته از افراد در نظر میگیرد که تغییر در یک یا چند نفر از اعضا و روابط، کل مجموعه خانواده را متاثر میکند. علاوه بر این خانواده به عنوان یک نظام، محیط خود را تحت تاثیر قرار میدهد و از وقایع بافت خود تاثیر میپذیرد.

در نظریه سیستمی خانواده، بسیار مهم است که خانواده به عنوان یک کل در نظر گرفته شود و نمیتوان فقط به یک فرد یا یک دوران از چرخه زندگی خانوادگی توجه کرد. در این دیدگاه، تاثیر طلاق بر کودکان و والدین باید به طور کلی و مانند یک واحد یکپارچه و نه اجزای مجرد در نظر گرفته شود.

۴.عوامل پیش بینی کننده طلاق

درباره اینکه چطور ارتباطات خانوادگی و روند زندگی زناشویی به طلاق منجر میشود، اطلاعات کمی در دست است. بر اساس فرضیه دلبستگی، اوقات فراغت مشترک، مکرر و لذت بخش مزایای کوتاه مدتی با کنار هم قرار دادن زوج ها ایجاد میکند و مزایای طولانی مدت آن کاهش خطر جدایی بین آن هاست.

مطالعات نشان داده که زوج هایی که زمان بیشتری از اوقات فراغت را با یکدیگر سپری میکنند با احتمال کمتری طلاق میگیرند. کودکان بر پایداری زندگی زناشویی تاثیر میگذارند، چرا که والدین مایل هستند زمان های بیشتری با فرزندان خود بگذرانند و دوست ندارند که از آن ها دور شوند.

عکس این قضیه نیز صادق است، گاه کودکان موجب میشوند والدین زمان های کمتری برای سپری کردن با یکدیگر داشته باشند و لذا وجود کودکان گاهی موجب به خطر افتادن لذت زوج ها از زندگی زناشویی میشود. بنابراین کودکان گاه ازدواج را در معرض خطر قرار میدهند و گاه عامل محافظت کننده محسوب میشوند.

تعارض های زناشویی

۵.پیامد های اقتصادی طلاق

زنان بیشتر از مردان در معرض تبعات اقتصادی پس از طلاق قرار دارند. به طور کلی وضعیت مالی زنان و کودکان آن ها بعد از طلاق به شدت تحت تاثیر وضعیت مالی قبل از طلاق قرار دارد، در حالی که مردان اغلب بعد از طلاق موقعیت مالی بهتری خواهند داشت. از آنجایی که اغلب بعد از طلاق مسئولیت کودکان بیشتر با مادر است، فشار مالی ناشی از طلاق بیشتر گریبان گیر مادر میباشد.

سنگین تر شدن مسئولیت زنان بعد از طلاق بر پیشرفت تحصیلی و فرصت های شغلی آنان تاثیر گذار است. بسیاری از زنانی که بعد از طلاق مسئولیت فرزند را به عهده دارند مجبورند ساعت های کاری خود را کاهش دهند و بیشتر به امور مربوط به فرزندان و خانه رسیدگی کنند و این مسئله موجب بغرنج شدن مشکلات مالی خواهد شد.

از سوی دیگر گاه پدران بعد از طلاق هزینه فرزندان خود را به عهده نمیگیرند یا آن را به صورت نامنظم و بی ثبات میپردازند. حتی زمانی که پدران به خوبی این وظیفه را انجام میدهند، هزینه های که برای کودکان در نظر گرفته میشود، معمولا آنقدر نیست که برای مخارج یک کودک کافی باشد.

تعارض های زناشویی

۶. سازگاری روانی پس از طلاق

به طور معمول وضعیت روانی و تغییرات فرد بعد از طلاق را به تبعات طلاق نسبت میدهند. اما آیا واقعا تغییرات حاصل شده نتیجه طلاق بوده یا ممکن است نتیجه تعارض های زناشویی طولانی مدت، همسر آزاری، زندگی زناشویی نامطلوب یا مجموعه ای از چنین مشکلاتی است که مربوط به پیش از طلاق است.

محققان معتقدند بیشترین پیش بینی کننده وضعیت سازگاری فرد بعد از طلاق به توان سازگاری او قبل از طلاق مربوط میشود. افرادی که قبل از طلاق وضعیت سازگاری بهتری داشته اند، بعد از آن مشکلات انطباقی و احساس خشم و ناکارآمدی کمتری را گزارش میکنند.

همچنین زوج هایی که قبل از طلاق در پرورش کودک همکاری بیشتری با یکدیگر داشته اند و از توان تصمیم گیری و حل مسئله بهتری برخوردار بوده اند، بعد از  طلاق نیز در پرورش کودکان خود مشارکت بیشتری دارند. زنان و مردانی که بعد از طلاق ازدواج میکنند، وضعیت روانی و انطباقی بهتری در مقایسه با کسانی که روابطی با جنس مخالف ندارند، خواهند داشت، بدین معنی که داشتن رابطه عاطفی جدید به عنوان یک عامل محافظت کننده عمل میکند.

تعارض های زناشویی

۷. سازگاری کودکان بعد از  طلاق

مشابه آنچه درباره بزرگسالان دیده میشود، اغلب کودکان حدود یک تا دو سال بعد از طلاق به سازگاری با این مسئله دست میابند. این زمانی است که تعارض های خانوادگی فروکش میکند، مسائل قانونی پایان میپذیرد و ارتباط کودک با والد حاضر و والد غایب مشخص میشود.

تفاوتی که بین کودکان و بزرگسالان در انطباق با طلاق وجود دارد این است که برای کودکان مسائل قانونی و حضانت بر فرایند سازگاری تاثیر میگذارد. مسائلی که به عنوان عوامل محافظت کننده از کودکان در برابر طلاق محسوب میشوند، تمکن مالی و نداشتن مشکلات اقتصادی خانواده، ارتباط خوب با هر دو والد، نبودن مشکلات و تعارض های خانوادگی و سازگاری کودک قبل از طلاق را شامل میشود.

تعارض های زناشویی

جمع بندی

ما در این مقاله راجب تعارض های زناشویی و طلاق و تحقیقات و نظریاتی که در این باره ارائه شده است صحبت کردیم و تا حدودی با مشکلاتی که طلاق و تعارض های زناشویی برای مردان و زنان و کودکان ایجاد میکند آشنا شدیم.

لطفا نظرات خود را در رابطه با مسئله تعارض های زناشویی و طلاق با ما در بخش نظرات به اشتراک بگذارید.

برای مطالعه مقالات بیشتر به لینک های زیر مراجعه شود:

همرنگی با جماعت و ۳ تا از دلایل آن

۴ نکته درباره روانشناسی اجتماعی و رفتار اقتصادی

۳ حوزه عمده نظریه های روانشناختی اجتماعی

۶ نکته در رابطه با درماندگی آموخته شده سلیگمن

۳ نکته درباره جایگاه ناهشیار در نظام روانی یونگ

۳ نکته در رابطه با رشد شخصیت از نظر یونگ

آلفرد آدلر، احساس حقارت و ۳ نکته درباره آن

آلفرد آدلر، ۲ نکته درباره تلاش برای برتری یا کمال

amin
amin

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *