خانه - پایگاه دانش کارجویا - ۴ نکته در رابطه با خود (ایگو) در نظام شخصیت یونگ

۴ نکته در رابطه با خود (ایگو) در نظام شخصیت یونگ

نظام شخصیت یونگ
فهرست مطالب

سلام دوستان، چه خبر؟ ما در قسمت قبل راجب ((انرژی روانی: ۳ اصل اضداد، هم ارزی، آنتروپی)) در نظام شخصیت یونگ صحبت کردیم، پیشنهاد میکنم پیش از خواندن این مقاله، ابتدا اون مقاله را بخوانید. در این قسمت ما قرار است راجب خود (ایگو)، نگرش ها، کارکرد های روانشناختی و تیپ های روانشناختی در نظام شخصیت یونگ صحبت کنیم.

در واقع یونگ معتقد بود که کل شخصیت یا روان، از چند نظام یا ساختار مجزا تشکیل شده است که میتوانند بر یکدیگر تاثیر بگذارند. نظام های اصلی عبارت اند از: خود (ایگو)، ناهشیار شخصی، و ناهشیار جمعی؛ امروز ما در این مقاله فقط به خود (ایگو) و مفاهیم مرتبط به اون میپردازیم و ناهشیار شخصی و ناهشیار جمعی را برای مقالات بعدی میگذاریم. اگر میخواهید با نظریات یونگ در رابطه با خود (ایگو) آشنا شوید، با ما تا آخر این مقاله همراه باشید.

میتونید مقالات بیشتری نیز در کارجویا مطالعه کنید؛ برای این کار کافی است به بخش دسته ها بروید و از آنجا دسته مورد علاقه خود را انتخاب کنید و بعد شروع به خواندن مقالات مربوط به آن دسته کنید.

فهرست

  • ۱. خود (ایگو)
  • ۲. نگرش ها: برون گرایی و درون گرایی
  • ۳. کارکرد های روانشناختی
  • ۴. تیپ های روانشناختی
  • جمع بندی

۱. خود (ایگو)

خود (ایگو) مرکز هشیاری، بخشی از روان است که با درک کردن، تفکر، احساس کردن، و یاد آوری ارتباط دارد. خود (ایگو)، آگاهی ما از خودمان است و مسئول انجام دادن فعالیت عادی در زمان بیداری است. خود (ایگو) به صورت گزینشی عمل میکند، به این صورت که فقط بخشی از محرک هایی را که با آن ها رو به رو میشویم، در آگاهی هشیار میپذیرد.

خود (ایگو)
خود (ایگو)

۲. نگرش ها: برون گرایی و درون گرایی

خیلی از ادراک های هشیار و واکنش های ما به محیط، به وسیله نگرش های ذهنی متضاد برون گرایی و درون گرایی تعیین میشود. یونگ معتقد بود که انرژی روانی میتواند به بیرون، به سمت دنیای خارج، یا به درون، به سمت خود (ایگو) هدایت شود. برون گرایان، معاشرتی و از لحاظ اجتماعی جسور هستند و به دیگران و دنیای بیرون گرایش دارند.

درون گرایان، کناره گیر و اغلب خجالتی هستند و گرایش دارند بر خویشتن، افکار و احساساتشان تمرکز داشته باشند. به عقیده یونگ، همه افراد قابلیت هر دو گرایش را دارند، اما فقط یکی در شخصیت مسلط میشود. نگرش مسلط، رفتار و هشیاری فرد را هدایت میکند.

با این حال، نگرش غیر مسلط با نفوذ می ماند و بخشی از ناهشیار شخص میشود، جایی که میتواند بر رفتار دیگران تاثیر بگذارد. برای مثال، امکان دارد یک فرد درون گرا خاصی، ویژگی های برون گرایی را نشان دهد و دوست داشته باشد معاشرتی تر باشد یا شیفته یک فرد برون گرا شود.

نظام شخصیت یونگ
برون گرایی در برابر درون گرایی

۳. کارکرد های روانشناختی

یونگ بر اساس آنچه کارکرد های روانشناختی نامید، تفاوت های روانشناختی دیگری نیز در رابطه با خود (ایگو) مطرح کرد. این کارکرد ها به روش های متفاوت و متضاد درک کردن دنیای واقعی بیرون و دنیای ذهنی درون ما، اشاره دارند. یونگ چهار کارکرد روان را مطرح کرد: حس کردن، شهود، تفکر، و احساس.

حس کردن و شهود به عنوان کارکرد های غیر عقلانی، با هم دسته بندی شده اند؛ آن ها از فرایند های عقل استفاده نمیکنند. این کارکرد ها، تجربیات را میپذیرند، ولی آن ها را ارزیابی نمیکنند. حس کردن، تجربه را از طریق حواس باز آفرینی میکند، به همان صورتی که عکس شیئی را کپی میکند. شهود مستقیما از محرک بیرونی ناشی نمیشود؛ برای مثال، اگر باور داشته باشیم که فرد دیگری در اتاق تاریکی با ما است، شاید اعتقاد ما به جای تجربه حس واقعی، بر مبنای شهود یا شَم ما باشد.

دومین جفت کارکرد های متضاد در زمینه خود (ایگو)، تفکر و احساس، کارکردهای غیر عقلانی هستند که قضاوت کردن و ارزیابی تجربیاتمان را شامل میشوند. گرچه تفکر و احساس اضداد هستند، ولی هر دو به سازمان دادن و طبقه بندی کردن تجربیات مربوط میشوند. کارکرد تفکر، قضاوت هشیار را در مورد اینکه آیا تجربه ای درست است یا غلط، شامل میشود. نوع ارزیابی که کارکرد احساس انجام میدهد، بر حسب دوست داشتن یا نداشتن، خوشایندی یا ناخوشایندی، تحریک یا بی حوصلگی ابراز میشود.

همانگونه که روان ما مقداری از هر دو نگرش برون گرایی و درون گرایی را در بر دارد، از قابلیت هر چهار کارکرد روان شناختی برخورداریم، و به همان صورتی که یک نگرش مسلط است، فقط یک کارکرد تسلط دارد. کارکرد های دیگر در ناهشیار شخصی پنهان هستند. علاوه بر این، فقط یک جفت کارکرد در خود (ایگو) مسلط است (عقلانی یا غیر عقلانی) و در هر جفت، فقط یک کارکرد تسلط دارد. کسی نمیتواند به طور همزمان تحت سلطه تفکر و احساس یا حس کردن و شهود باشد، زیرا آن ها کارکرد های متضاد هستند.

نظام شخصیت یونگ
کارکرد های روانشناختی یونگ

۴. تیپ های روانشناختی

یونگ بر اساس تعامل های دو نگرش و چهار کارکرد مرتبط با خود (ایگو)، هشت تیپ روانشناختی معرفی کرد:

تیپ های برون گرای متفکر: دقیقا بر طبق مقررات جامعه زندگی میکنند. این افراد، احساسات و هیجانات را سرکوب میکنند، در تمام جنبه های زندگی واقع بین هستند، و افکار و عقاید متعصبی دارند. امکان دارد آن ها به صورت افرادی خشک و سرد برداشت شوند. آن ها دانشمندان خوبی میشوند، زیرا بر آگاهی از دنیای بیرون و استفاده از قواعد منطقی برای توصیف کردن و شناختن آن تمرکز دارند.

تیپ های برون گرای احساسی: این افراد به سرکوب کردن شیوه تفکر و هیجانی بودن زیاد، گرایش دارند. این افراد از ارزش های سنتی و اصول اخلاقی که آموخته اند، پیروی میکنند. آن ها نسبت به عقاید و انتظارات دیگران خیلی حساس هستند. آن ها از لحاظ عاطفی حساس بوده و به راحتی رابطه دوستی برقرار میکنند و آدم های معاشرتی و سرزنده ای هستند. یونگ معتقد بود که این تیپ در زنان بیشتر از مردان یافت میشود.

تیپ های برون گرای حسی: این افراد بر لذت و خشنودی و جستجو کردن تجربیات تازه تمرکز دارند. این افراد عمیقا به دنیای عملی گرایش دارند و با انواع مختلف افراد و شرایط متغیر، سازش پذیر هستند. چون آن ها به درون نگری عادت ندارند، گرایش دارند معاشرتی باشند و قابلیت زیادی برای لذت بردن از زندگی دارند.

تیپ های  برون گرای شهودی: به دلیل توانایی زیاد در غنیمت شمردن فرصت ها، موفقیت را در کار و کاسبی و سیاست میابند. این افراد مجذوب اندیشه های تازه هستند و به خلاق بودن گرایش دارند. آن ها میتوانند الهام بخش دیگران در موفق شدن و پیشرفت کردن باشند. آن ها به تغییر پذیر بودن نیز گرایش دارند، طوری که از یک فکر یا کار مخاطره آمیز به سراغ دیگری میروند و بیشتر به جای تامل، بر اساس شَم تصمیم میگیرند.

تیپ های درون گرای متفکر: با دیگران خوب کنار نمی آیند و در انتقال دادن عقاید، مشکل دارند. این افراد به جای احساسات بر افکار تمرکز دارند و قضاوت عملی آن ها ضعیف است. آن ها عمیقا خلوت گزین هستند و ترجیح میدهند به امور انتزاعی و نظریه ها بپردازند و بر شناختن خودشان به جای دیگران تمرکز کنند. دیگران آن ها را به صورت افراد یکدنده، عزلت گزین، متکبر، و بی ملاحظه برداشت میکنند.

تیپ های درون گرای احساسی: این افراد، فکر منطقی را سرکوب میکنند. این افراد هیجان عمیق دارند، ولی از ابزار علنی آن خودداری میکنند. آن ها مرموز و دست نیافتنی به نظر میرسند و به ساکت بودن، متواضع بودن، و بچگانه بودن گرایش دارند. آن ها به احساسات و افکار دیگران اهمیت کمی میدهند و منزوی، سرد، و از خود مطمئن به نظر میرسند.

تیپ های درون گرای حسی: این افراد منفعل، آرام، و جدا از دنیای روزمره به نظر میرسند. این افراد اغلب فعالیت های انسان را به دیده نیک خواهی و سرگرمی می نگرند. آن ها از لحاظ هنر شناختی حساس هستند و خود را در قالب هنر یا موسیقی ابراز میکنند و به ابراز شهود خود گرایش دارند.

تیپ های درون گرای شهودی: به قدری عمیق بر شهود تمرکز میکنند که تماس کمی با واقعیت دارند. آن ها نهان بین و خیالپرداز، کناره گیر، بی اعتنا به مسایل عملی هستند و دیگران آن ها را خوب درک نمیکنند. آن ها که عجیب و غریب و نامتعارف به نظر میرسند، در کنار آمدن با زندگی روزمره و برنامه ریزی برای آینده، مشکل دارند.

جمع بندی

ما در این مقاله در رابطه با خود (ایگو) و مفاهیم مربوط به آن مثل نگرش ها، کارکرد ها و تیپ های روانشناختی مرتبط با آن در نظام روانشناختی یونگ صحبت کردیم و تا حدودی با نظریات یونگ در این رابطه آشنا شدیم. در قسمت بعد ما قرار است در رابطه با ناهشیار شخصی و ناهشیار جمعی صحبت کنیم، پس تا قسمت بعد بدرود.

لطفا نظر خود را در رابطه با این مقاله با ما در بخش نظرات به اشتراک بگذارید.

برای مطالعه مقالات بیشتر به لینک های زیر مراجعه شود:

همرنگی با جماعت و ۳ تا از دلایل آن

۴ نکته درباره روانشناسی اجتماعی و رفتار اقتصادی

۳ حوزه عمده نظریه های روانشناختی اجتماعی

روانشناسی ایدئولوژی ها و ۳ نکته درباره آن

۶ نکته در رابطه با درماندگی آموخته شده سلیگمن

amin
amin

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *