سلام دوستان، چه خبر!؟ امروز با یک مقاله دیگه در رابطه با اختلال افسردگی (Depressive disorder) در خدمتتون هستم. راستش داشتم مقاله هایی که تا حالا داخل سایت گذاشتم رو نگاه میکردم و متوجه شدم که یک مقاله درست و حسابی در رابطه با اختلال افسردگی (Depressive disorder) داخلش نزاشتم؛ بنابراین امروز عزم خودم رو جمع کردم تا یک مقاله در این رابطه بنویسم!
خب دوستان اگه بخوام یک توضیح اجمالی برای اول کار بگم باید بگم که افراد میتوانند هر روز دستخوش شادمانی ها و دلتنگی ها شوند، اما وقتی اختلالات خلقی آن ها به نقطه ی بیمار گونه ای برسد، ممکن است مبتلا به اختلال افسردگی (Depressive disorder) یا دو قطبی (در رابطه با دو قطبی در مقاله بعد صحبت میکنم) تشخیص داده شوند.
این دو اختلال ( که گاهی اختلال خلقی نامیده میشوند) مجموعه ملاک هایی را دارند که به متخصصان بالینی امکان میدهند تا تعیین کنند آیا مراجعان آن ها تغییرات را در خلق نشان میدهند که به طور چشمگیری از حالت هیجانی خط پایه یا معمول فرد منحرف شده باشند.
میتونید در کارجویا مقالات بیشتری نیز مطالعه کنید، برای این کار کافی است به بخش دسته ها بروید و از آن جا دسته مورد علاقه خود را انتخاب کنید و شروع به خواندن مقالات مربوط به آن دسته کنید.
۱.اختلال افسردگی اساسی
اختلال افسردگی (Depressive disorder) با دوره هایی مشخص میشود که در آن ها، فرد از جمله نشانه های دیگر، دستخوش خلق به شدت غمگین میشود. عنصر اساسی این اختلال (این خلق غمگین) ملالت نامیده میشود. اختلال افسردگی اساسی، شامل دوره های نشانه های افسردگی حاد، ولی با محدودیت زمانی میشود که دوره های افسردگی اساسی نامیده میشوند.
اختلال افسردگی اساسی میتواند با دامنه ای از اختلالات دیگر، از جمله برای مثال، اختلالات شخصیت، اختلالات مصرف مواد، و اختلالات اضطرابی تشخیص داده میشود. چند اختلال میتوانند از اختلال افسردگی اساسی تقلید کنند؛ از جمله آن هایی که با اختلالاتی مثل اسکیزوفرنی ارتباط دارند. این ها شامل اسکیزوفرنی، اختلال اسکیزوافکتیو، اختلال اسکیزوفرنیفرم، و اختلال هذیانی میشوند. متخصص بالینی باید قبل از تعیین تشخیص اختلال افسردگی اساسی برای مراجع، این اختلالات خاص را منتفی کند.
۲.اختلال افسردگی مداوم (افسرده خویی)
آشفتگی خلق که با اختلال افسردگی اساسی روی میدهد، ممکن است شکل مزمن و بادوام به خود بگیرد. افراد مبتلا به اختلال افسردگی مداوم (افسرده خویی) به مدت دست کم ۲ سال (۱ سال برای کودکان و نوجوانان) مجموعه نشانه های محدود تر از آن هایی دارند که در اختلال افسردگی اساسی روی میدهند؛ از جمله بی نظمی های خواب و اشتها، انرژی کم یا خستگی، عزت نفس پایین، مشکل تمرکز و تصمیم گیری، و احساس ناامیدی.
با این حال، افراد مبتلا به اختلال افسردگی مداوم در حال حاضر ملاک های دوره افسردگی اساسی را برآورده نمیکنند. با وجود این واقعیت که افراد مبتلا به اختلال افسردگی مداوم تمام نشانه های دوره افسردگی اساسی را تجربه نمیکنند، هرگز به مدت طولانی تر از ۲ ماه بدون نشانه های خود نیستند. به علاوه، احتمال دارد که آن ها اختلالات روانی جدی دیگر، از جمله خطر بیشتر برای ابتلا به اختلال افسردگی اساسی، اختلال شخصیت، و اختلال مصرف مواد داشته باشند.
۳.اختلال بی نظمی خلق اخلالگر
تشخیص اختلال بی نظمی خلق اخلالگر برای کودکانی به کار برده میشود که تحریک پذیری مزمن و شدید نشان میدهند و طغیان های خشم مکرری دارند که به طور متوسط، هفته ای سه بار یا بیشتر، حداقل به مدت یک سال و دست کم در دو موقعیت، روی میدهند.
این طغیان ها باید از لحاظ رشد نامناسب باشند؛ به این معنی که برای مثال، در کودک بزرگ تر یا نوجوان، شکل رفتار کودک بسیار کوچک تر به خود گیرند. کودکان مبتلا به این اختلال، بین طغیان ها، عصبانی یا دست کم به شدت تحریک پذیر میمانند. ملاک ها مشخص میکنند که این تشخیص نباید برای کودکانی تعیین شود که اولین دوره آن ها وقتی روی میدهد که کوچک تر از ۶ سال یا بزرگ تر از ۱۸ سال هستند.
با این حال، متخصص بالینی با مشاهده مستقیم کودک یا از سابقه او، باید تعیین کند که این اختلال قبل از ۱۰ سالگی شروع شده است. به عبارت دیگر، والدین یا معلمان باید گزارش داده باشند که برای مثال، نوجوان ۱۳ ساله قبل از رسیدن به ۱۰ سالگی، دوره های عصبانی داشته است.
۴.اختلال ملال پیش از قاعدگی
زنانی که در طول مرحله پیش از قاعدگی دچار خلق افسرده یا تغییرات در خلق، تحریک پذیری، ملالت، و اضطراب میشوند که بعد از شروع دوره قاعدگی در اکثر چرخه های سال گذشته فروکش میکنند، مبتلا به اختلال ملال پیش از قاعدگی تشخیص داده میشوند.
منتقدان باور دارند که تشخیص اختلال ملال پیش از قاعدگی، تغییرات طبیعی در خلق را که میتوانند در چرخه قاعدگی ماهیانه زنان روی دهند، بیمارگون میکند. با این حال، استدلال مخالف این است که اکثر زنان، تغییرات خلقی ماهیانه را که به قدر کافی شدید باشند تا این گونه نشانه ها را آشکار سازند، تجربه نمیکنند.
وارد کردن اختلال ملال پیش از قاعدگی به عنوان یک تشخیص، به زنان مبتلا به این دوره های شدید افسردگی امکان میدهد تا درمانی را دریافت کنند که ممکن است در غیر این صورت برای آن ها فراهم نباشد.
جمع بندی
به پایان رسید این دفتر، حکایت همچنان باقیست! خب دوستان به پایان یکی دیگر از سری مقالات روانشناسی رسیدیم، امیدوارم که این مقاله براتون مفید بوده باشه. در این قسمت ما در رابطه اختلال افسردگی (Depressive disorder) صحبت کردیم و توضیح دادیم که این اختلال دقیقا چیست، همچنین در رابطه با انواع اختلال افسردگی (Depressive disorder) صحبت کردیم و تا حدودی با انواع اختلال افسردگی (Depressive disorder) آشنا شدیم.
در قسمت بعد ما قرار است در رابطه با اختلال دو قطبی و اختلالات دیگری که شامل تغییرات در خلق میشوند صحبت کنیم، پس تا قسمت بعد خدا یار و نگهدارتون.
لطفا نظرات خود را در رابطه با این مقاله با ما در بخش نظرات به اشتراک بگذارید.
برای مطالعه مقالات بیشتر به لینک های زیر مراجعه شود:
۴ نکته در رابطه با نیاز کودک به امنیت، کارن هورنای
۶ نکته درباره اضطراب بنیادی از نظر کارن هورنای
۳ نکته درباره نیاز ها و گرایش های روان رنجور
۷ نکته درباره Behavioral bias یا کژ رفتاری
۴ روش پژوهش در nerve physiology یا فیزولوژی اعصاب