سلام دوستان چه خبر؟ امروز اومدیم خدمتتون با یک مقاله جذاب دیگه در رابطه با یونگ و قراره که امروز به مفهوم و جایگاه ناهشیار در نظام روانی یونگ بپردازیم، پس تا آخر با ما همراه باشید تا از نظرات یونگ در رابطه با جایگاه ناهشیار آگاه بشید. پیش از این خواندن این مقاله، پیشنهاد میشود تا مقالاتی که قبلا در رابطه با یونگ نوشته شده است و در این سایت قرار دارد را بخوانید تا بهتر متوجه مفاهیم این مقاله شوید.
ما در قسمت های قبلی راجب مفاهیمی مثل انرژی روانی و خود (ایگو) صحبت کردیم، لینک این مقاله ها را به ترتیب میتوانید از اینجا و اینجا ببینید.
میتونید در کارجویا مقالات بیشتری نیز مطالعه کنید؛ برای این کار کافی است به بخش دسته ها بروید و از آن جا دسته مورد علاقه خود را انتخاب کنید و شروع به خواندن مقالات اون دسته کنید.
فهرست
- ۱.ناهشیار شخصی
- ۲.عقده ها
- ۳.ناهشیار جمعی
- جمع بندی
۱.ناهشیار شخصی
ناهشیار شخصی اولین مبحثی هست که در زمینه جایگاه ناهشیار در نظام روانی یونگ به آن برمیخوریم.
ناهشیار شخصی در نظام روانی یونگ شبیه برداشت فروید از نیمه هشیار است. این مخزن موادی است که زمانی هشیار بوده، ولی به خاطر اینکه پیش پا افتاده یا ناراحت کننده بوده اند، فراموش یا سرکوب شده اند. بین خود و ناهشیار شخصی، ارتباط دو سویه زیادی وجود دارد.
برای مثال، توجه فرد میتواند به راحتی از این صفحه به خاطره ی کاری که دیروز انجام داده است، منحرف شود. همه نوع تجربیات در ناهشیار شخصی ذخیره شده اند؛ میتوان آن را به کمد بایگانی تشبیه کرد. برای بیرون کشیدن چیزی از آن، بررسی کردن آن برای لحظه ای، و برگداندن آن به همان جایی که بوده، تا دفعه بعد که آن را بخواهیم یا به یاد آوریم، تلاش ذهنی کمی لازم است.
۲.عقده ها
عقده ها دومین مبحثی هست که در زمینه جایگاه ناهشیار در نظام روانی یونگ به آن برمیخوریم.
وقتی ما تجربیات فزاینده ای را در ناهشیار شخصی خود بایگانی میکنیم، آن ها را در چیزی که یونگ عقده ها نامید، دسته بندی میکنیم. عقده، جوهر یا الگوی هیجانات، خاطرات، ادراک ها، و امیالی است که پیرامون موضوع مشترکی سازمان یافته اند.
برای مثال، ممکن است بگوییم کسی عقده قدرت یا مقام دارد، بدین معنی که او به قدری دل مشغول این موضوع است که بر رفتارش تاثیر میگذارد. این فرد ممکن است سعی کند با نامزد شدن برای انتخابات یا راندن موتور سیکلت یا اتومبیل سریع، خود را به قدرت برساند.
عقده با هدایت کردن افکار و رفتار به شیوه های مختلف، تعیین میکند که فرد چگونه دنیا را درک میکند. عقده ها میتوانند هشیار یا ناهشیار باشند. عقده هایی که تحت کنترل هشیار قرار ندارند، ممکن است مزاحم هشیاری شوند. فردی که عقده دارد، معمولا از تاثیر آن آگاه نیست، ولی دیگران به راحتی میتوانند تاثیرات آن را مشاهده کنند. برخی عقده ها میتوانند مضر باشند، در حالی که عقده های دیگر مفید هستند.
برای مثال، عقده کمال یا موفقیت میتواند باعث شود که فرد برای پرورش دادن استعداد ها یا مهارت های خاص، سخت تلاش کند. یونگ معتقد بود که عقده ها نه تنها از تجربیات کودکی و بزرگسالی، بلکه از تجربیات نیاکانی ما سرچشمه میگیرند، یعنی همان میراث گونه که در ناهشیار جمعی قرار دارد.
۳.ناهشیار جمعی
ناهشیار جمعی سومین مبحثی هست که در زمینه جایگاه ناهشیار در نظام روانی یونگ به آن برمیخوریم.
عمیق ترین سطح روان که کمتر از همه دست یافتنی است، یعنی ناهشیار جمعی، غیر عادی ترین و بحث انگیز ترین جنبه نظام روانی یونگ است. یونگ معتقد بود همان گونه که هر یک از ما تمام تجربیات خود را در ناهشیار شخصی انباشته و بایگانی میکنیم، نوع بشر نیز به صورت جمعی، به عنوان یک گونه، تجربیات گونه انسان و پیش از انسان را در ناهشیار جمعی اندوخته میکند. این میراث به هر نسل جدیدی انتقال یافته است.
هر گونه تجربیاتی که همگانی باشد (یعنی توسط هر نسل نسبتا بدون تغییر تکرار شده باشند) بخشی از شخصیت ما میشوند. گذشته بدوی ما شالوده روان انسان میشود و رفتار جاری را هدایت میکند و بر آن تاثیر میگذارد. از نظر یونگ، ناهشیار جمعی مخزن قدرتمند و کنترل کننده تجربیات نیاکانی است.
بنابراین، یونگ شخصیت را به گذشته ربط داد، نه تنها به کودکی، بلکه همچنین به تاریخ گونه. ما این تجربیات جمعی را مستقیما به ارث نمیبریم. برای مثال، ما از ترس از مار را به ارث نمیبریم بلکه، استعداد یا پتانسیل ترسیدن از مار را به ارث میبریم.
چون ناهشیار جمعی مفهومی غیر عادی است، اشاره به دلیل اینکه یونگ آن را مطرح کرد، و نوع شواهدی که برای تایید آن گرد آوری نمود، اهمیت دارد. یونگ در جریان مطالعه فرهنگ های باستانی اسطوره ای و واقعی، به چیزی پی برد که به اعتقاد وی، موضوعات و نماد های مشترک در نواحی گوناگون دنیا بودند.
تا جایی که او توانست مشخص کند، این عقاید به صورت شفاهی یا نوشتاری از یک فرهنگ به فرهنگ دیگر منتقل نشده بودند. علاوه بر این، بیماران یونگ در رویا ها و خیالپردازی های خود، همان نوع نماد هایی را به آوردند و برای او شرح دادند که در فرهنگ های باستان کشف کرده بود.
او نتوانست برای این نماد ها و موضوعات مشترک در فواصل جغرافیایی و دنیوی گسترده، توجیه دیگری پیدا کند غیر از اینکه بگوید آن ها توسط ذهن ناهشیار هر فرد انتقال یافته اند.
جمع بندی
خب دوستان، ما در این قسمت در رابطه با جایگاه ناهشیار و انواع آن مثل ناهشیار شخصی و جمعی و عقده ها در نظام روانی یونگ صحبت کردیم و توضیح دادیم که هر کدام از این مفاهیم چه تاثیری بر شخصیت و رفتار ما دارد؛ در قسمت بعد ما قرار است در رابطه کهن الگو ها در نظام روانی یونگ صحبت کنیم، پس تا قسمت بعد خدا یار و نگهدارتون.
لطفا نظر خود را در رابطه با این مقاله با ما در بخش نظرات به اشتراک بگذارید.
برای مطالعه مقالات بیشتر به لینک های زیر مراجعه شود:
همرنگی با جماعت و ۳ تا از دلایل آن
۴ نکته درباره روانشناسی اجتماعی و رفتار اقتصادی
۳ حوزه عمده نظریه های روانشناختی اجتماعی