سلام دوستان، چه خبر؟ امروز با یک قسمت دیگه از مجموعه مقالات نظام روانی یونگ در خدمتتون هستیم و میخواهیم که امروز در رابطه با کهن الگوها در نظام روانی یونگ صحبت کنیم.
در قسمت های قبل ما راجب انرژی روانی، خود (ایگو) و ناهشیار در نظام روانی یونگ صحبت کردیم و تا حدودی با آن ها آشنا شدیم، پیشنهاد میکنم پیش از خواندن ادامه این مقاله، ابتدا آن مقاله ها را از طریق بخش دسته ها که در سمت چپ این مقاله قرار دارد، مطالعه کنید تا بهتر متوجه این مقاله بشوید.
خب دیگه اگر آماده اید بزنید بریم، برای ادامه مقاله و صحبت راجب اینکه کهن الگوها اصلا چی هستند و از کجا آمده اند؟
میتونید مقالات بیشتری نیز در کارجویا مطالعه کنید، برای این کار کافی است به بخش دسته ها بروید و دسته مورد علاقه خود را انتخاب کنید و بعد شروع به خواندن مقالات آن دسته کنید.
فهرست
- ۱.کهن الگوها دقیقا چی هستند؟
- ۲. کهن الگوی پرسونا
- ۳. کهن الگوی آنیما و آنیموس
- ۴. کهن الگوی سایه
- ۵.کهن الگوی خود
- جمع بندی
۱.کهن الگوها دقیقا چی هستند؟
تجربیات باستانی موجود در ناهشیار جمعی به وسیله موضوعات و الگوهای تکرار شونده ای جلوه گر میشوند که یونگ آن ها را کهن الگوها نامید. او از اصطلاح صورت های ازلی نیز استفاده کرد. به تعداد تجربیات مشترک انسان، چنین تصورات ذهنی وجود دارد.
کهن الگوها با تکرار شدن در زندگی نسل های پی در پی، بر روان ما نقش بسته اند و در رویا ها و خیالپردازی های ما آشکار میشوند. قهرمان، مادر، کودک، خدا، مرگ، قدرت، و پیر فرزانه از جمله کهن الگو هایی هستند که یونگ مطرح کرد. تعدادی از این کهن الگوها کامل تر از دیگران رشد کرده اند و منظم تر بر روان ما تاثیر میگذارند. این کهن الگو های اصلی عبارتند از: پرسونا، آنیما و آنیموس، سایه، خود.
۲. کهن الگوی پرسونا
واژه پرسونا به نقابی اشاره دارد که هنرپیشه بر چهره میزند تا نقش ها یا ظواهر گوناگونی را برای تماشاچیان نمایش دهد. یونگ از این اصطلاح اصولا به همین معنی استفاده کرد. کهن الگوی پرسونا نقابی است که بر چهره میزنیم یا ظاهر علنی است که به خود میگیریم تا خود را به صورت متفاوت با آنچه واقعا هستیم، نشان دهیم.
یونگ معتقد بود که پرسونا ضروری است، زیرا مجبوریم نقش های متعددی را در زندگی بازی کنیم تا در تحصیل و کار موفق باشیم و با افراد گوناگون کنار بیاییم. گرچه پرسونا میتواند مفید باشد، اما اگر به این باور برسیم که ماهیت واقعی ما را منعکس میکند، میتواند مضر نیز باشد. به جای اینکه صرفا نقش بازی کنیم، شاید به آن نقش تبدیل شویم.
در نتیجه، جنبه های دیگر شخصیت ما امکان رشد کردن پیدا نمیکنند. یونگ این فرایند را به این صورت شرح داد: امکان دارد که خود (ایگو) به جای همانند سازی با ماهیت واقعی فرد، با پرسونا همانند سازی کند که در این صورت،حالت معروف به تورم پرسونا ایجاد خواهد شد.
۳. کهن الگوی آنیما و آنیموس
کهن الگوهای آنیما و آنیموس به تایید یونگ اشاره دارد که انسان ها اصولا دو جنسی هستند. در سطح زیستی، هر جنس علاوه بر هورمون های جنس خودش، هورمون های جنس دیگر را نیز ترشح میکند. در سطح روان شناختی، هر جنس خصوصیات، خلق و خوها، و نگرش های جنس دیگر را به خاطر قرن ها زندگی کردن با هم، آشکار میسازد.
روان زن جنبه های مردانه را در بر دارد (کهن الگوی آنیموس) و روان مرد حاوی جنبه های زنانه است (کهن الگوی آنیما).
این ویژگی های جنسی متضاد به سازگاری و بقای گونه کمک میکنند، زیرا آن ها فرد یک جنس را قادر میسازند تا ماهیت جنس دیگر را درک کند. کهن الگوها ما را آماده میکنند تا برخی ویژگی های جنس مخالف را دوست داشته باشیم؛ این ویژگی ها، رفتار ما را با توجه به جنس مخالف هدایت میکنند.
یونگ تاکید کرد که آنیما و آنیموس هر دو باید ابراز شوند. مرد باید علاوه بر خصوصیات مردانه خود، خصوصیات زنانه خویش را نیز ابراز کند و زن باید همراه با خصوصیات زنانه خود، خصوصیات مردانه اش را نشان دهد.
۴. کهن الگوی سایه
قدرتمند ترین کهن الگویی که یونگ مطرح کرد، نام شوم و اسرار آمیز سایه را دارد که غرایز ابتدایی و بدوی را شامل میشود و از این رو، ریشه های آن از تمام کهن الگوهای دیگر عمیق تر است. رفتار هایی که جامعه، اهریمنی و غیر اخلاقی میداند در سایه قرار دارند، و اگر قرار باشد افراد در آرامش زندگی کنند، این جنبه تیره ماهیت انسان باید رام شود.
ما باید این تکانه های ابتدایی را مهار کنیم، بر آن ها چیره شویم، و از خود در برابر آن ها محافظت کنیم. اگر این کار را نکنیم، احتمالا جامعه ما را تنبیه خواهد کرد. اما با یک معضل رو به رو هستیم. سایه نه تنها منبع اهریمنی است، بلکه منبع شادابی، خلاقیت و هیجان نیز هست.
بنابراین، اگر از سایه به طور کامل جلوگیری شود، روان کسل کننده و بی روح خواهد شد. وظیفه خود (ایگو) این است که غرایز حیوانی را به قدر کافی سرکوب کند که متمدن محسوب شویم و در عین حال، امکان ابراز کافی را به غرایز بدهد تا شور و خلاقیت به بار آورند. اگر از سایه کاملا جلوگیری شود، نه تنها شخصیت بی روح و یکنواخت میشود، بلکه فرد با احتمال طغیان کردن سایه رو به رو خواهد شد.
۵.کهن الگوی خود
کهن الگوی خود در نظام روانی یونگ بیانگر یکپارچگی، انسجام و هماهنگی کل شخصیت است. از نظر یونگ تلاش در جهت این یکپارچگی یا تمامیت، هدف اصلی زندگی است. این کهن الگو، منسجم کردن و متعادل ساختن تمام اجزای شخصیت را شامل میشود. قبلا به اصل اضداد یونگ و اهمیت قطبیت در روان اشاره کردیم.
در کهن الگوی خود، فرایند های هشیار و ناهشیار همگون میشوند، طوری که خود (سِلف) که کانون شخصیت است، از خود (ایگو) به نقطه تعادل بین نیروهای متضاد هشیار و ناهشیار جابجا میشود. در نتیجه، مواد موجود در ناهشیار از آن پس تاثیر بیشتری بر شخصیت خواهند داشت.
جمع بندی
خب دوستان، به آخر این مقاله رسیدیم، در این مقاله ما تا حدودی با مفهوم کهن الگو های در نظام روانی یونگ آشنا شدیم و همچنین با مهم ترین کهن الگو های موجود که یونگ به آن اشاره کرده نیز تا حدودی آشنا شدیم و متوجه شدیم که این کهن الگو ها چه تاثیر مهمی بر روان و شخصیت ما میگذارند.
لطفا نظرات خود را در رابطه با این مقاله با ما در بخش نظرات به اشتراک بگذارید.
برای مطالعه مقالات بیشتر به لینک های زیر مراجعه شود:
همرنگی با جماعت و ۳ تا از دلایل آن
۴ نکته درباره روانشناسی اجتماعی و رفتار اقتصادی
۳ حوزه عمده نظریه های روانشناختی اجتماعی
روانشناسی ایدئولوژی ها و ۳ نکته درباره آن