قبل از شروع به خواندن این مقاله باید به اطلاع خوانندگان گرامی برسانم که این یک مقاله در رابطه با چگونگی مهاجرت و یا بدی و خوبی مهاجرت نیست، بلکه این یک مقاله در جهت بررسی روابط میان مهاجران و جوامع میزبان و فرهنگ پذیری این دو گروه با استفاده از علم روانشناسی است.
با این حال پیشنهاد میکنم کسانی که قصد مهاجرت دارند حتما این مقاله را بخوانند تا قبل از مهاجرت، بهتر روابطی که معمولا بین مهاجران و جوامع میزبان وجود دارد را درک کنند.
مسئله مهاجرت امروزه یکی از مهم ترین مسائل در دنیا هست. بررسی چالش ها، فرصت ها و مشکلاتی که میتواند در اثر مهاجرت به وجود آید، یکی از دغدغه های روانشناسان و جامعه شناسان است. یکی از مهمترین مسائل در مهاجرت، بررسی روابط میان مهاجران و جوامع میزبان است که ما در این مقاله قصد بررسی آن را داریم، پس برای درک بهتر این مسئله با ما همراه باشید.
میتونید مقالات بیشتری نیز در کارجویا مطالعه کنید برای این کار کافی است به بخش دسته های بروید و از آن جا دسته مورد علاقه خود را انتخاب کنید و سپس مقالات مربوط به آن دسته را مطالعه کنید.
فهرست
- مهاجرت و تنوع فرهنگی در قرن بیست و یکم
- نظریه فرهنگ پذیری
- الگو های تک بعدی فرهنگ پذیری
- الگو های چند بُعدی فرهنگ پذیری
- جمع بندی
مهاجرت و تنوع فرهنگی در قرن بیست و یکم
طبق آمار ها امروزه بیشتر از ۱۹۱ میلیون مهاجر بین المللی در سراسر دنیا زندگی میکنند. اروپا با حدود ۶۴ میلیون مهاجر که حدود ۸ درصد جمعیت آن را تشکیل میدهند، میزبان بیشترین تعداد مهاجر است؛ اگر چه اگر بخواهیم با توجه به نسبت مهاجر به جمعیت بومی بررسی کنیم، اقیانوسیه با حدود ۱۵ درصد و آمریکای شمالی با حدود ۱۳ درصد در صدر جدول قرار میگرند.
نظریه فرهنگ پذیری
فرهنگ پذیری به فرایند سازگاری با فرهنگی متفاوت اطلاق میشود. در طول سالیان متمادی الگو های نظری متعددی به منظور ارزیابی فرایند فرهنگ پذیری از جمله تغییر در نگرش ها، ارزش ها، رفتار ها، زبان و هویت فرهنگی طراحی شده اند.
این الگو ها در یکی از این دو طبقه وسیع قرار میگیرند: (۱) الگو های تک بُعدی که تغییر فرهنگی را فرایندی خطی در نظر میگیرند که از فرهنگ موروثی به فرهنگ میزبان تغییر کند. (۲) الگو های چند بُعدی که فرایند های تغییر فرهنگی در فرهنگ های خاستگاه و میزبان را مستقل از یکدیگر در نظر میگیرند.
در سال های اخیر پژوهشگران فرهنگ پذیری، بر اهمیت پذیرش جامعه میزبان در فرایند های فرهنگ پذیری اتخاذ شده توسط مهاجران تاکید کرده اند، به عبارت دقیق تر رفتار جامعه میزبان در تغییر فرهنگ مهاجران تاثیر دارد.
الگو های تک بعدی فرهنگ پذیری
اولین مطالعات در زمینه فرهنگ پذیری، از رویکرد های تک بُعدی استفاده میکردند، به این صورت که بر اساس آن مهاجران به تدریج فرهنگ خاستگاه خود را کنار گذاشته و به تدریج با پذیرفتن هنجار ها، ارزش ها، نگرش ها و رفتار های فرهنگی جامعه میزبان به همانند سازی با فرهنگ میزبان اقدام میکنند.
این الگو معمولا زمانی کاربردی است که جوامع میزبان از فرهنگ همگنی برخوردار است (یعنی کل مردم اون کشور از یک دین، مذهب، زبان، آداب و رسوم پیروی کنند)؛ در این شرایط مهاجران به دلایل اقتصادی، ایدئولوژیکی یا اخلاقی به سمت پذیرش فرهنگ جامعه میزبان پیش میروند.
همچنین فاصله اندک میان فرهنگ مهاجران و جامعه میزبان نیز در فرهنگ پذیری تاثیر دارد، برای مثال میتوان به مهاجرانی که در دوره جنگ سرد از اروپای شرقی به اروپای غربی یا آمریکا شمالی میگریختند اشاره کنیم، که با وجود تفاوت های فرهنگی میان این دو بخش (اروپای شرقی و غربی)، اما چون این تفاوت اندک بود به تدریج جوامع اروپای شرقی که مهاجرت کرده بودند، در جوامع اروپای غربی حل شدند.
ایالات متحده در ایدئولوژی دیگ ذوب خود نمونه دیگری از الگوی تک بُعدی را ارایه داد. در این ایدئولوژی مهاجران آزادی زیادی برای انتخاب فرهنگ پذیری خود در ارزش های خصوصی داشتند، اما فشار غیر رسمی زیادی برای آمیختن با فرهنگ رایج بر آن ها تحمیل میشد. این ایدئولوژی زمانی واقع بینانه بود که فرهنگ رایج نسبتا همگن میبود.
با وجود اینکه ایالات متحده کشوری مهاجر پذیر بود، اما فرهنگ آن یک ویژگی اروپایی قوی داشت و اکثر مهاجران اهل اروپا بودند.
این وضعیت پس از جنگ جهانی دوم زمانی تغییر کرد که مهاجران بسیاری از کشور های غیر اروپایی به ایالات متحده مهاجرت کردند. آمیختن با فرهنگ رایج برای این مهاجران بسیار دشوار بود، چون که بسیار از نظر فرهنگی با فرهنگ آمریکا تفاوت داشتند و ایدئولوژی دیگ ذوب نمیتوانست آن ها رو در خود حل کند.
الگو های تک بعدی علی رغم محبوبیت زیادی که داشتند اما آشکار است بسیار ساده انگارانه به مفهموم فرهنگ پذیری نگاه میکنند. برای حل این مشکل الگو های جامع تر فرهنگ پذیری پدیدار شدند تا فرهنگ های موروثی و میزبان را به عنوان اثرات مستقل در نظر بگیرند.
الگو های چند بُعدی فرهنگ پذیری
دو مفروضه زیر بنای الگو های چند بعدی فرهنگگ پذیری قرار میگیرند. اولی فرایند های فرهنگ پذیری را به عنوان کنش وری در حوزه های مجزا و گوناگون از قبیل نگرش ها، ارزش ها، رفتار ها، زبان و هویت فرهنگی در نظر میگیرد. از این رو مهاجران در حوزه های مذکور ممکن است به درجات مختلفی با فرهنگ های موروثی و میزبان ارتباط برقرار کنند.
به عنوان مثال، ممکن است به زبان ملی جدید روان صحبت کنند، اما با ارزش های غالب در کشور مادری خود همانند سازی نمایند.
مفروضه دوم جهت گیری ها نسبت به فرهنگ های خانگی و میزبان را به عنوان حوزه های مستقل در نظر میگیرد، همان طور که در طبقه بندی راهبرد های فرهنگ پذیری بِری مشاهده میشود. بر اساس این نظرریه مهاجران با دو سوال اساسی مواجه میشوند: ((آیا حفظ میراث فرهنگی من ارزشمند است؟)) و سوال دوم عبارت است از: ((آیا حفظ روابط با جامعه میزبان ارزشمند است؟))
بر اساس پاسخ به این دو سوال، چهار راهبرد فرهنگ پذیری میتوانند مشخص شوند: (۱) همبستگی (حفظ هویت فرهنگی و برقراری روابط مثبت با جامعه میزبان (هر دو) مهم است)، (۲) درون سازی (تنها برقراری روابط مثبت با جامعه میزبان مهم است)، (۳) جداسازی (تنها حفظ فرهنگ خود دارای اهمیت است)، (۴) حاشیه نشینی (هیچ کدام از این پیامد ها اهمیت ندارند).
بِری معتقد است که مهاجران حداقل در شش حوزه ی کنش وری روان شناختی (زبان، شبکه های اجتماعی، شخصیت، هویت، نگرش ها، فشار روانی حاصل از فرهنگ پذیری) دستخوش فرایند تغییر میشوند. همزمان با فرهنگ پذیری برخی رفتار ها، نگرش ها، باور ها و ارزش ها نیز تغییر میکنند.
همچنین بِری بر این باور بود که چهار راهبرد فرهنگ پذیری راهبرد های مجزا و ایستایی نیستند، چون که افراد ممکن است یک راهبرد را جایگزین راهبرد دیگر کنند و فرهنگ میزبان به جای یک فرهنگ اکثریت متشکل از چند فرهنگ باشد.
جمع بندی
ما در این مقاله در رابطه با مهاجرت و روابطی که معمولا بین جوامع میزبان و جوامع مهاجر رخ میدهد توضیح دادیم؛ و توضیح دادیم که چگونه ممکن است فرهنگ افراد مهاجر تغییر کند و یا چرا بعضی مواقع تغییر فرهنگ مهاجران راحت تر و برخی مواقع سخت تر اتفاق می افتد، و در همین راستا راجب مواردی مثل فرهنگ پذیری و الگو های تک بُعدی و چند بُعدی فرهنگ پذیری صحبت کردیم و هر کدام را به صورت خلاصه وار توضیح دادیم.
ما در آینده نیز مقالاتی در رابطه با جنبه های روانشناختی مهاجرت و چگونگی تغییر و تاثیر فرهنگ های جوامع میهمان و میزبان بر روی یکدیگر میگذاریم.
لطفا نظرات خود را در رابطه با مهاجرت و تاثیرات فرهنگی آن (چه بر جوامع میهمان و چه بر جوامع میزبان) با ما در قسمت نظرات به اشتراک بگذارید.
برای مشاهده مقالات بیشتر به لینک های زیر مراجعه شود:
همرنگی با جماعت و ۳ تا از دلایل آن
۴ نکته درباره روانشناسی اجتماعی و رفتار اقتصادی
۳ حوزه عمده نظریه های روانشناختی اجتماعی
روانشناسی رهبران سیاسی و ۳ نکته درباره آن