پایگاه دانش کارجویا » ۳ مرجع فردی، اجتماعی و موقعیتی

پایگاه دانش کارجویا

در پایگاه دانش کارجویا، اطلاعات خود را در زمینه های مختلف به روز کنید.

۳ مرجع فردی، اجتماعی و موقعیتی

مرجع فردی، اجتماعی و موقعیتی
فهرست مطالب

مرجع فردی، اجتماعی و موقعیتی

ما در این مقاله درباره سه مرجع فردی، اجتماعی و موقعیتی قرار هست صحبت کنیم. در حقیقت این سه، مفاهیمی هستند که نشان میدهند ما چطور در برابر افزایش یا کاهش، سود و زیان خود برخورد میکنیم؛ در واقع توضیح میدهند چرا ما وقتی ماشین جدید میخریم یا در موقعیت خود ارتقا میابیم چرا اونطوری که انتظار داریم خوشحال نمیشویم و یا برخورد مردم در رابطه با افزایش یا کاهش قیمت ها در بازار بر چه اساسی اتفاق می افتد. آیا مردم مخالف هر گونه افزایش قیمت یا سودی هستند که فروشنده ببرد؟ یا در موقعیت های خاصی فقط این اتفاق می افتد؟

قبلا هم توضیح دادیم که قصد ما از گذاشتن این دست از مقالات آشنا ساختن شما با علم اقتصاد نیست، بلکه قصد ما از گذاشتن مقالاتی مثل این مقاله (۳ مرجع فردی، اجتماعی و موقعیتی) آشنا ساختن شما با علل روانشناختی رفتار اقتصادی ما آدم ها است.

این ها سوال ها و مسائلی هستند که ما در این قسمت درباره آن صحبت میکنیم، پس با ما همراه باشید.

فهرست

  • مرجع فردی
  • مرجع اجتماعی
  • مرجع موقعیتی
  • جمع بندی

مرجع فردی

مرجع فردی، بین سه مرجع فردی، اجتماعی و موقعیتی نخستین آن ها است. مرجع فردی عبارت است از مقایسه رفاه حال حاضر شخص با رفاه وی در گذشته.

افراد از افزایش حقوق، هر چند کمتر از نرخ تورم باشد، لذت میبرند. آن ها افزایش حقوق را با حقوق قبلی خود به عنوان نقطه مرجع ارزیابی میکنند و بنابراین آن را نوعی سود (برد) تلقی میکنند. اگر آن ها متوجه این واقعیت شوند که افزایش حقوق آنان از نرخ تورم کمتر است، آن را نوعی زیان (باخت) تلقی میکنند. علاوه بر این، آن ها ممکن است افزایش حقوق را به عملکرد خوب خود نسبت بدهند و این امر در لذت آن ها سهیم باشد.

بنابراین، افزایش جزئی دستمزد که تورم را جبران نمیکند به نظر قابل قبول میرسد، چون که کارمند معمولا آن را با دستمزد قبلی خود به عنوان مرجع مقایسه میکند و آن را به عنوان یک سود (برد) وابسته به دستمزد به شمار می آورد ولی اگر کارمند آن را با توجه به نرخ تورم حساب کند بدون شک احساس زیان (باخت) میکند. البته اینکه افراد این وضعیت را سود یا زیان تلقی کنند میتواند نتیجه یک چهار چوب بندی ذهنی باشد و لذا با توجه به چهار چوب بندی ذهنی شان آن را به عنوان سود (برد) یا زیان (باخت) تلقی میکنند.

ون پراگ (۱۹۷۱) اصطلاح کارکرد رفاهی درآمد را مطرح کرد. افراد در تحقیقات وی باید به سوالاتی مانند ((شما فکر میکنید چه سطحی از درآمد برایتان کافی است؟)) ، سطح درآمدی خود را در سطوحی مانند ((عالی)) ، ((کافی)) ، ((ناکافی)) ، ((ضعیف)) ، مشخص میکردند. افراد معمولا سطح درآمد خود را در هنگام دریافت، ((کافی)) ارزیابی میکردند.

افراد با افزایش درآمد با سطح جدید درآمد سازگاری حاصل میکنند و آن را به عنوان نقطه مرجع جدید در نظر میگیرند. آن ها ممکن است سطح خرج خود را نیز با یک نقطه مرجع جدید مطابقت دهند. فرایندی که آن را تغییر رجحان مینامند. نتیجه تغییر رجحان این است افراد پس از افزایش حقوق احساس رضایتی را که انتظارش را داشتند نمیکنند و حتی منتظر افزایش حقوق جهت افزایش رضایت خود و رسیدن به رضایت نهایی هستند.

بزارید یک مثال بزنم، فردی ممکن است با خود بگوید اگر فلان ماشین را بخرم خوشبخت ترین فرد دنیا هستم، اما پس از خرید آن ماشین، فقط برای چند هفته آن احساس رضایت را خواهد داشت و پس از چند هفته دوباره به فکر خرید یک ماشین با کیفیت تر و گران تر می افتد تا احساس رضایت بیشتری کند، ولی غافل از این که این احساس رضایت هیچ وقت به انتهای خودش نمیرسد و تا ابد ادامه دارد، در حقیقت افراد قربانی یک ((نوار گردان لذت جویانه)) رجحان ها و رضایت های دائما در حال تغییر هستند.

مرجع اجتماعی

مرجع اجتماعی دومین مرجع، بین سه مرجع فردی، اجتماعی و موقعیتی است، و از مرجع فردی تا حدودی تاثیر گذار تر است.

رضایت از دخل و خرج علاوه بر سطح دخل و خرج گذشته به دخل و خرج سایر افراد جامعه نیز بستگی دارد. مرجع اجتماعی عبارت است از مقایسه رفاه شخصی فرد با رفاه دیگر افراد مربوطه. افراد شغل و درآمد خود را با شغل و درآمد سایر افراد مقایسه میکنند، اگر دوستان یا همکارانشان در همان مشاغل درآمد بیشتری داشته باشند، از درآمد خود ابراز نارضایتی میکنند. این پدیده را تغییر مرجع مینامند.

فردی که در شغل خود ارتقا میابد به خانه ای گران تر و دارای موقعیت بهتر نقل مکان میکند، همسایه ها و همکاران با سطح بالاتر و به تبع آن نقطه مرجع بالاتری را برمیگزیند. نتیجه این است که وی پس از تغییر، رضایت کمتر از حد انتظار خود دارد. آنچه این وضع را بدتر میکند این است که معمولا تغییر مرجع و تغییر رجحان به صورت همزمان اتفاق می افتد.

مرجع فردی، اجتماعی و موقعیتی

مرجع موقعیتی

مرجع موقعیتی سومین و ملموس ترین مرجع، بین سه مرجع فردی، اجتماعی و موقعیتی است.

فرض کنید بازار اتومبیل با کمبود پراید مواجه هست. مشتری ها باید برای دریافت اتومبیل بیش از یک سال منتظر بمانند. دلال (الف) این اتومبیل را ابتدا بر اساس فهرست قیمت فروخته است. او وقتی متوجه میشود که این خودرو در بازار کم شده است، قیمت اتومبیل را اندازه ۵۰ میلیون بالاتر از فهرست قیمت میفروشد. دلال (ب) این اتومبیل را ۵۰ میلیون پایین تر از فهرست قیمت میفروشد و هنگامی که متوجه کمبود این خودرو در بازار میشود، آن را مطابق قهرست قیمت میفروشد. آیا رفتار دلالان (الف) و (ب) منصفانه است یا غیر منصفانه؟

افراد در مقابل زیان دیدن واکنش منفی تری نشان میدهند تا در مقابل از دست دادن سود.

افراد در مرجع موقعیتی موارد را در بازار تنظیم قیمت ها و دستمزد ها مقایسه میکنند و این موارد را براساس انصاف آن ها مورد ارزیابی قرار میدهند. در مثال گفته شده، اکثر افراد سودجویی دلالان اتومبیل را از موقعیت مذکور برای افزایش قیمت بیش از قیمت واقعی یک عمل غیرمنصفانه تلقی میکند. دنیل کانمن و همکارانش این قضاوت ها درباره انصاف را بر اساس اصل  استحقاق مضاعف خلاصه میکنند.

مصرف کنندگان در دوره های معاملات مرجع، استحقاق (حق) استفاده از قیمت های قبلی بازار و قیمت های درج شده را دارند. آنان قیمت های گذشته را اساس قضاوت معاملات کنونی قرار میدهند و از قیمت های کاتالوگ ها و برچسب های نصب شده بر محصولات استفاده میکنند. سپس از آخرین قیمت، دستمزد یا کرایه به عنوان مرجع استفاده میکنند، مگر آن که معامله قبلی آشکارا موقتی باشد، مثل تخفیف موقتی قیمت.

مصرف کنندگان اقدام فروشندگان برای افزایش قیمت و سودجویی در موقعیت های بیرونی و غیر قابل کنترل (مانند مثال ذکر شده) را غیر منصفانه قلمداد میکنند.

اکثر افراد میپذیرند که فروشندگان حق سود مرجع و عادلانه دارند. هنگامی که سود مرجع یک شرکت در معرض تهدید قرار میگیرد، شرکت ممکن است برای حفظ سود خود و تثبیت قیمت برای مصرف کنندگان اقدامات تازه ای انجام دهد.

افراد هم میپذیرند که شرکت ها برای کاهش هزینه، قیمت ها را تثبیت کنند. آن ها نمیپذیرند که شرکت ها هنگام افزایش بیکاری، دستمزد کارمندان را کاهش دهند. این معیار های انصاف از نظریه اقتصادی و عملکرد بازار عدول میکنند. نظریه اقتصادی تغییر قیمت ها و دستمزد ها را بر اساس نیاز بازار پیش بینی و توصیه میکند. بنابراین این معیار ها ناهنجاری های بازار را با توجه به رقابت قیمت و دستمزد تبیین میکند.

جمع بندی

ما در این مقاله راجب سه مرجع فردی، اجتماعی و موقعیتی صحبت کردیم، و توضیح دادیم که نقش این سه مرجع در مسائل رفتار اقتصادی چیست؟ همچنین فهمیدیم که در مواقعی که حقوقمان افزایش میابد و یا از نظر شغلی ارتقا میابیم، اتفاق هایی مثل تغییر رجحان و تغییر مرجع اتفاق می افتد. همچنین ما درباره مسئله انصاف در مرع موقعیتی صحبت کردیم و فهمیدیم که مردم میپذیرند که افراد حق سود مرجع و عادلانه را دارند ولی این مسئله را که فروشندگان از موقعیت سواستفاده کنند و سودهای عظیم ببرند را غیر منصفانه میدانند.

نظر شما درباره سه مرجع فردی، اجتماعی و موقعیتی چیست؟ شما چه موقعیت هایی را میشناسید که شامل یکی از این سه مرجع میباشد؟ لطفا آن را با ما در بخش نظرات در میان بگذارید.

برای مشاهده مقالات بیشتر به لینک های زیر مراجعه شود:

همرنگی با جماعت و ۳ تا از دلایل آن

۴ نکته درباره روانشناسی اجتماعی و رفتار اقتصادی

۳ حوزه عمده نظریه های روانشناختی اجتماعی

روانشناسی رهبران سیاسی و ۳ نکته درباره آن

۳ نکته درباره الگو های فرهنگ پذیری و مهاجرت

One Response

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *